سارینا هدیه آسمانی

خاطرات سارینا کوچولو

1389/12/19 23:07
نویسنده : مامان معصی
1,073 بازدید
اشتراک گذاری

 

سارینا جونم دیگه داری خودت برای ما کتاب می خونی خودت می ری از کتابخونه ات یک کتاب می آری و شروع می کنی به خوندن البته به زبان خودت بعد هم که خسته شدی شروع می کنی به نقاشی کشیدن و کافیه که من حواسم پرت بشه اون وقته که در و دیوار دفتر نقاشی تو می شوند .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان ملینا
20 اسفند 89 2:27
واااای خدا چه دخمل نازی خدا براتون حفظش کنه
مامان ملینا
20 اسفند 89 2:30
راستی مامان معصی لینتکون کردم. اگه مایل بودین شما هم به اسم وبلاگ دخملم لینکم کنین
مامان شیما وحدیث
24 اسفند 89 14:26
واااااااااااااااااااای خدا چه عکسایی. منم از این عکسا میخوام .
مامان شیما وحدیث
1 فروردین 90 14:43
یامقلب قلب اورا شادکن/یامدبر ،خانه اش آباد کن/یامحول ،احسن الحالش نما /ازبدیها فارغ البالش نما/ عزیزم ،امیدوارم امسال یکی ازبهترین سالهای زندگیتون باشه . عیدتون مبارک . درپناه ح
مامان ماهان
4 فروردین 90 7:59
الهی خیلی نازززززززززززززززززززززی نوروز 90 مبـــــــــــــــــــــــــــــارک
سارا
5 فروردین 90 12:50
سلام سال نو مبارک امیدوارم سال خوبی داشته باشید
سارا
5 فروردین 90 12:52
چه عکسهای خوشگلییییی